Perdic | registry offices | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

✘ Close


Total search result: 48 (5944 milliseconds)		ارسال یک معنی جدید
Menu	English	Persian	Menu
	registry offices U	اداره ثبت

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	registry U	دفترخانه رسمی ثبت
	registry U	پایگاه داده که پایه ویندوزرا تشکیل میدهد
	registry U	ثبت
	registry U	دفتر خانه
	registry U	بایگانی
	registry U	محضر
	registry U	جواز کشتی محضر
	registry U	جواز ثبت کشتی
	registry U	دفتر فهرست
	registry U	دفتر ثبت اسناد
	registry jacket U	پاکت مخصوص نامههای سفارشی
	marriage registry U	دفتر ازدواج
	land registry U	دفترنگهداریاطلاعاتمخصوصبهیکمنطقه
	registry office U	اداره ثبت
	marriage registry U	دفتر ثبت نکاح
	to marry at a registry office U	در دفتر ثبت یا محضر رسمی ازدواج کردن
	offices U	اطاق دفتر
	offices U	وفیفه
	offices U	کامپیوتر کوچک
	offices U	مناسب برای استفاده در شرکت
	offices U	استفاده از ماشین و کامپیوتر برای انجام کارهای معمولی اداره
	offices U	اتاق یا ساختمانی که شرکتی کار میکند یا کار تجاری انجام میشود
	offices U	اطاق
	offices U	شغل عمومی
	offices U	اشتغال
	offices U	مسئولیت احرازمقام
	offices U	مقام
	offices U	شغل
	offices U	کار وفیفه
	offices U	خدمت
	offices U	محل کار اداره
	offices U	دفتر کار
	offices U	محل کار
	offices U	اداره
	offices U	منصب
	offices U	دفتر
	register offices U	اداره ثبت احوال
	good offices U	عبارت است ازدخالت دولت ثالث به منظورپایان دادن به اختلافات دودولت
	good offices U	مساعی جمیله
	by the good offices of U	با مساعی جمیله
	by the good offices of U	بتوجهات
	post offices U	محل ذخیره اصلی پیام ها برای کاربران شبکه محلی
	post offices U	اداره مرکزی پست
	post offices U	پستخانه
	box offices U	باجه بلیط فروشی
	box offices U	گیشه فروش بلیط ورودیه نمایش
	The corruption in government offices . U	فساد دردستگاههای دولتی

Recent search history

Forum search

2	purchase off the registry
2	purchase off the registry
2	procuring activity
more \| برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)

Contact | Terms | Privacy